loading...
منتظران ظهور
farzad بازدید : 43 پنجشنبه 22 فروردین 1392 نظرات (0)

خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد:
«در عجبم از كسي كه يقين به مرگ دارد،چگونه شادي مي كند؟

و كسي كه يقين به روز حساب دارد،چطور براي خود مال اندوزي مي كند؟

و در شگفتم از كسي كه يقين به عالم قبر و مصيبتهاي آن دارد،چگونه مي خندد؟

و آن كس كه به زوال و نابودي دنيا يقين دارد،چگونه در كنارش آرام مي گيرد؟

و تعجب مي كنم از كسي كه يقين به بقا و ابديت آخرت و نعمتهاي آن دارد،چگونه فارغ نشسته و مي آرمد؟

و در شگفتم از آن كس كه به زبان،عالِم است،اما قلبش جاهل و نادان است.

ودر عجبم از كسي كه خود را با آب پاك مي كند،اما قلب خود را پاكيزه نمي دارد.

و در عجبم از بنده اي كه خود را به عيب جويي از مردم مشغول نموده و از عيبهاي خود غافل است.

و تعجب ميكنم از كسي كه مي داند خداي تعالي بر تمام اسرار او مطّلع است،چگونه او را معصيت مي كند؟

و در حيرتم از كسي كه تنها مي ميرد،تنها وارد قبر مي شود،و تنها مورد حساب و بازخواست قرار خواهد گرفت،چگونه با مردم انس مي گيرد[و با خداي خويش انس نمي گيرد.]

و خداي تعالي گواهي مي دهد حقّاً جز من خدايي نيست و محمد(ص) بنده و فرستاده من است.

fereshteh بازدید : 73 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)

در قرآن،يكجا مي خوانيم كه مردم وارد دين مي شوندو مردم را بيني كه گروه گروه به دين الهي در آيند1و در جاي ديگر به كساني كه شعار دينداري مي دادند گفته مي شودهنوز ايمان وارد دلهاي شما نشده است2 يعني دين بايد وارد مردم شود؟
آري،دينداري مراحلي دارد:مرحله گرم شدن،مرحله داغ شدن و مرحله پخته شدن.

هر گرم و داغي،سرد مي شود ولي هيچ پخته اي خام نمي شود.

ورود مردم در دين آسان است،هر كس بگويداشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً رسول اللًه»مسلمان است.اين مرحله گرم شدن است.

اما بالاتر از گرم شدن،داغ شدن است.اصحاب پيامبر(ص) با احساس و هيجان داغي به جبهه ها مي رفتند و حاضر بودند در كنار پيامبر(ص) جان فشاني كنند.ولي قرآن به آنها مي گويداگر دين داريد خمس غنائم جنگي را بدهيد3
آري،كساني كه شهادتين مي گويند  و حتي در جبهه ها در كنار پيامبر مي جنگند،ممكن است در مسائل مالي آسيب پذير باشند كه قرآن مي فرمايد:در كنار شهادتين و جبهه و نماز،حق خدا و رسول و فقرا را نيز بپردازيد.دراين مرحله است كه ايمان وارد قلب مي شود.قرآن فقط به گروه خاصي مي فرمايداينان به راستي مؤمن اند4مؤمنون واقعي فقط گروه خاصي هستند،ولي نسبت به گروه هايي كه منافقانه اضهار ايمان دارند،مي فرمايداينها مؤمن واقعي نيستند

پي نوشتها:

1=سوره نصر آيه 2

2=سوره حجرات آيه 14

3=سوره انفال آيه 41

4=سوره انفال آيه 4

5=سوره بقره آيه 8






farzad بازدید : 48 یکشنبه 18 فروردین 1392 نظرات (0)

شخصي را بيابيد كه هيچگونه تعليمات خاصي در مسئله  خدا شناسي نديده،او را در بياباني دور از چشم همه كس قرار دهيد و از پيرايه هاي علمي و فلسفي به دور بداريد.
اين شخص از هر نژاد  و قبيله  و در هر نقطه از نقاط  جغرافيايي  عالم كه باشد،نگاهي به اطراف خويش كند  متوجه نيرويي توانا  و مقتدر مي گردد كه تمام اين جهان هستي را آفريده است.
سپس ندائي از زواياي دل و عواطف  لطيف دروني او را به طرف وجود مرموزي مي خواند كه اين همه شگفتيها و زيبايي ها از اوست،اين ندا ها نداي فطرت است.
اين حقيقت را انكار نمي كنيم كه فطرت تحت تأثير تبليغات و محيط و عوامل ديگر قرار مي گيرد،ولي خود را پنهان مي كند،نه آنكه نابود گردد و لذا در لحظات حساس و خطرناك زندگي باز خود نمائي مي كند،مانند ساعتي كه انسان خويش را مقابل بيماري هاي سخت،سيل ها و خطر سقوط هواپيما مي بيند،آري آن دم  كه سيل ديوانه وار مي غرد و امواج همانند كوه به سر و كله هم مي پرند و بعضي از پروانه هاي هواپيما  از كار مي افتد. دست بشر از قدرت مادي كوتاه مي گردد،اين احساس مرموز دروني باز خود را آشكار مي كند و ندا مي دهد كه يك نيروي عظيم مافوق طبيعي هست كه ممكن است تو را نجات دهد.
در طول تاريخ به زندگاني افرادي برمي خوريم و يا آنها را مشاهده مي كنيم كه در حال عادي هيچگونه تمايلي به اين مبدأ بزرگ نشان نمي داد اما به هنگام بروز حوادث مؤمناني قرص و محكم از آب در آمده اند.
تنها حرف در اين است كه از كجا بدانيم اين نداء نداي فطرت است؟شايد ثمرۀ تبليغات و معلول عادات و رسوم اجتماع باشد؟و افرادي كه تحت اين شرائط نباشند از كجا چنين ندائي احساس كنند؟
پاسخ اين گفته با دانستن فرق عادت و فطرت روشن مي گردد.عادات و رسوم معمولا امور ناپايداري است كه عوامل آن مربوط به سياستها،اوضاع اقتصادي اجتماعات و مناطق مختلف جغرافيايي است.
اين عوامل در تمام نقاط يكسان نيست و به همين سبب است مي بينيم كه لباس هاي هر منطقه با لباسهاي منطقه ديگر فرق دارد به طوريكه مثلا لباس يك منطقه را در نطقه ديگر پوشيدن موجب استهزاء مي شود،در صورتي كه در نقطه اول كاملا مرسوم است.احترامات اين كشور،با احترامات كشور ديگر فرق دارد،در يكجا كلاه برداشتن علامت ادب و در جاي ديگر بر سر گذاشتن نشانۀ احترام است.
اما فطرت در تمام نقاط و در تمام ازمنه يكسان است و قابل تغيير نيست.
مي توانيد به عنوان نمونه محبت مادر را مورد توجه قرار دهيد اين امر فطري است،در همه جا و در تمام دوران زندگي جهان مادر به فرزند علاقه دارد،حتي آن دختر كوچولو هم فرزند خيالي و مصنوعي به نام عروسك براي خود مي سازد و مانند يك مادر به آن مهر مي ورزد و در صورت از بين رفتن آن براي آن مي گريد.
(ممكن است موقتا رسم فرزندكشي روي علل موهومي مانند زمان جاهليت عرب در نقطه اي رائج گردد ولي مسلما ناپايدار بوده و به زودي فطرت و عواطف پدر و مادر خود را آشكار مي سازد.)

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    جهت تعجيل در فرج آقا امام زمان(عج)وسلامتي ايشان و 313 يار گرانقدرشان_____عدد صلوات مي فرستم.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 40
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 43
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 90
  • بازدید سال : 303
  • بازدید کلی : 6,814
  • كپي برداري

    كپي برداري از مطالب بدون ذكر منبع غير مجاز است.