براساس
روايات،تعداد نفرات در نماز جماعت هر چه بيشتر باشد،ثواب نماز بيشتر مي شود؛تا آنكه عدد افراد حاضر در نماز جماعت،به ده نفر برسد كه در اين صورت پاداش آن بي شمار شده و كسي جز خداوند اندازه ي آن را نمي داند؛يعني در واقع همان طوركه انسان،با يك انگشت مي تواند شماره تلفن بگيرد،با دو انگشت مي تواند سطل كوچكي را بلند كند،با سه انگشت كار بيشتري انجام مي دهد و... تا اينكه به ده انگشت برسد كه دراين حالت،ديگر كار انسان محدوديت ندارد و هر كاري بخواهد مي تواند با اين ده انگشت انجام دهد و نوع كارهايش قابل حساب و شماره نيست همان طور هم در نماز جماعت وبعضي ازاعمال ديگر انسان پاداش از حساب و شماره مي گذرد.شيطان نخستين كسي بود كه بعضي از كارها را مرتكب شد و پيش از او كسي آنها را انجام نداده بود و اين كارها شامل موارد زير است:
1-اولين كسي كه قياس نمود و خود را از حضرت آدم(عليه السلام)بالاتر دانست.1
2-اولين كسي كه در برابر پيشگاه با عظمت الهي تكبر نمود.2
3-اولين كسي كه به دروغ گفت:«خدا گفته از اين درخت نخوريد چون درخت جاودانگي است.»3
4-اولين كسي كه به دروغ قسم خورد و گفت:«من شما را نصيحت مي كنم.»4
5-اولين كسي كه نمازي دو ركعتي خواند كه چهار هزار سال طول كشيد.5
6-اولين كسي كه منبر رفت و براي ملائكه سخنراني كرد
7-اولين كسي كه غنا و آواز خواند،همان زماني كه حضرت آدم(عليه السلام)را فريب داد.6
8-اولين كسي كه لواط كرد.7
9-اولين كسي كه دستور ساختن منجنيق را داد.
10-اولين كسي كه دستور ساختن نوره را داد.8
11-اولين كسي كه با ابوبكر بيعت كرد.9
12-اولين كسي كه عبادت و بندگي او فرشتگان را به تعجب در آورد.
13-اولين كسي كه شبيه شدن به ديگران را مطرح و مردم را به آن تشويق نمود.10
14-اولين كسي كه سحر و جادو كرد و آن دو را به مردم آموخت.11
15-اولين كسي كه براي زيبايي زلف گذاشت.12
16-اولين كسي كه براي مخالفت با پيامبران ريش خود را تراشيد.
17-اولين كسي كه نقاشي كرد و چهره كشيد.13
18-اولين كسي كه آتش حسدش شعله ور شد.14
19-اولين كسي كه خداي تعالي او را لعنت نمود.15
20-اولين كسي كه گريه دروغي كرد.16
21-اولين كسي كه بت ساخت.17
22-اولين كسي كه جبرئيل،ميكائيل و اسرافيل او را لعنت نمود.
23-اولين كسي كه دستور مساحقه داد.
پي نوشتها:
1-سوره اعراف،آيه 12
2-تفسير قمي،صفحه 32
3-سوره طه،آيه 20
4-سوره اعراف،آيه 21
5-نهج البلاغه،خطبه قاصعه
6-تفسير عياشي،ج1،صفحه 4
7-علل الشرايع،ج 2،صفحه 233
8-بحار،ج 14،صفحه 122
9-كتاب اسرار آل محمد
10-كتاب ابليس،صفحه 164 و165
11-سوره بقره،آيه 102
12-كتاب ابليس،164 و 165
13-مكاسب،شيخ انصاري،مكاسب محرومه
14-درالمنثور،ج1،صفحه 51
15-سوره ص،آيه 78
16-تفسير عياشي،ج1،صفحه 40
17-سوره مائده،آيه 89
از آنجا كه خداوند اولياي خود را دوست دارد،لذا اگر خلافي كنند،فوراً آنان را به قهر خود مي گيرد تا متذكّر شوند،چنانكه خداوند در قرآن مي فرمايد:«اگر پيامبر سخني را كه ما نگفته ايم به ما نسبت دهد،با قدرت او را به قهر خود مي گيريم.»١
«امّا اگر نااهلان خلافي كنند،خداوند به آنان مهلت مي دهد و هر گاه مهلت سرآمد،آنان را هلاك مي كند.»٢
«و اگر اميدي به اصلاحشان نباشد،خداوند حسابشان را تا قيامت به تأخير مي اندازد و به آنان مهلت مي دهد تا پيمانه شان پرشود.»٣
به يك مثال توجه كنيد:
اگر قطره اي چاي روي شيشه عينك شما بريزد،فوراً آن را پاك مي كنيد.امّا اگر قطره اي چاي روي لباس سفيد شما بچكد،صبر مي كنيد تا به منزل برويد و لباس خود را عوض كنيد.و اگر قطره اي چاي روي قالي زير پاي شما بچكد،آن را رها مي كنيد تا مثلاً شب عيد به قالي شويي ببريد.خداوند نيز با هر كس به گونه اي رفتار مي نمايد و براساس شفافيّت يا تيرگي روحش،كيفر او را به تأخير مي اندازد.
پي نوشتها:
١=سوره حاقه،آيه٤٤و٤٥
٢=سوره كهف،آيه٥٩
٣=سوره آل عمران،آيه١٧٨
تعداد صفحات : 11
كپي برداري از مطالب بدون ذكر منبع غير مجاز است.